فندوق کوچولوی مامانفندوق کوچولوی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

سارا و کوچولوش

کیک و تولد و شمع

امروز صبح که از خواب بیدار شدم تصمیم گرفتم ببرمت مهد پیش خاله نفیسه.خیلی سریع خواستم زودتر صبحانه ت رو بدم که دیر نشه صبحانه درخواست شیر و کیک داده بوده منتها شیر نداشتیم خواستم واست شیر با بیسکوییت بیارم.کلی اشک ریختی که نه من الا و بلا باید کیک بخورم خلاصه با کلی حرف راضی شدی که نون سوخاری با کره و عسل بخوری.وقتی خوردی رفتیم مهد بعد از مهد گفتی نریم خونه.با هم رفتیم قنادی کیک خریدیم تو راه برگشت گفتی شمع میخوام که گفتم بیا بریم خونه شمع تو خونه هست.یهو مرمر جون رو دیدیم که با ماشین بود از من خواستی بری پیش مرمرجون رفتی سوار ماشین شدی یه چند دقیقه ای پیش مرمرجون بودی و بعد خواستم بغلت کنم بیارمت پایین گریه کردی و دوباره با صحبت و وعده کیک و ...
11 شهريور 1396

تولد ژوبین

امروز 9 شهریور 96 دختر قشنگم امشب تولد ژوبین عمه جون بود از دیشب گیر داده بودی که کادوی تولد ژوبین رو بازش کنی بابا واست شهر پارچه ای خرید که امشب بهت بده.هر سال که تولد ژوبین هست من و بابا واسه شما هم کادو میخریم.مرمر جون هم میخره.زهرا و آرش هم میخریدن که امشب نگرفته بودن.ولی خب اشکالی نداره نفسم.آخه تولد ژوبین بود.مامان مریم یا همون مرمرجون واست تخته سیاه پایه دار خرید.یک طرفش تخته سیاست یک طرفش وایت برد.تم تولد ژوبین مک کوئین بود.و گیفت تولدش هم ماشین های شخصیت های کارتونی بود.موقع بریدن کیک و فوت کردن شمع کلا همش کنار ژوبین بودی و دست میزدی کلی خوشحال بودی.کلا تولد و کیک تولد و فوت کردن شمع تولد رو دوست داری.شام تولد هم فقط لازانیا خو...
10 شهريور 1396

بدون عنوان

سلام دخترم امروز تصمیم گرفتم که عکسهات رو بزارم گرچه با تاخیره ببخشید عزیزم.اینقدر درگیر درس و خونه زندگی هستم که وقت نکردم خب بریم سراغ عکسها این عکسها واسه عید 96 بودن که شمال بودیم     این عکسها واسه مهر 95 بود که رفته بودیم گرجستان       ...
6 شهريور 1396
1